مارگو چنینگ ستاره 40 ساله تئاتر در نیویورک که به لطف بازی درخشان، چهره زیبا و داشتن برترین کارگردان و همچنین نویسنده نمایش در شهر جزو سرشناس ترین چهره های هنری است و ...
... و با وجود پا به سن گذاشتن، همچنان در نقش زن های جوان و جذاب بازی میکند. ایو هرینگتن دختر جوان و زیبایی است که هر شب به نمایش های مارگو می آید و تماشا می کند؛ طولی نمی کشد که توجه عوامل پشت صحنه به حضور همیشگی او جذب می شود و نهایتا فرصتی برای دیدار با قهرمان و الگوی خودش رو پیدا می کند و ...
این فیلم مثل یک داستان جذاب هست و نمی تونم ایراد زیادی بهش بگیرم، اما مسئله اینه که به طور خیلی ساده و خلاصه می تونم همه شو خلاصه کنم. خیلی سعی کردم خلاصه ای براش بنویسم که داستان رو به راحتی لو نده چون اونقدرا پیچیده نیست. در واقع اندازه و اسکیل اتفاقات هیچ موقع اونقدر بزرگ یا دراماتیک نیست که من رو جذب بکنه. اگر طرفدار فیلم های قدیمی باشید و صرف تعامل های افراد براتون جذابه این فیلم هم به دلتون میشینه؛ اما اگه طرفدار اتفاقای بزرگ تر و یا خیلی دراماتیک هستید، بعید می دونم راضی تون کنه. مرلین منرو هم نقش کوچیکی توی این فیلم داره، اما اسم بقیه بازیگرا برام آشنا نبود. دیالوگهای هوشمندانه و بعضا خنده دار خوبی هم در این فیلم هست؛ البته تعجبی نداره چون نقطه قوتش همین گفتگوها و بازی های تئاتر گونه هستش.
نمره من: 5.5/10
- ۰۰/۱۰/۲۴